تناقض در قران


ما در قران در سوره 9 ( توبه ) ایه 30 . میخوانیم که

و يهود گفتند: «عُزَير، پسر خداست.» و نصارى گفتند: «مسيح، پسر خداست.» اين سخنى است [باطل‌] كه به زبان مى‌آورند، و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده‌اند شباهت دارد. خدا آنان را بكشد؛ و هلاک کند .چگونه  [از حق به باطل] منحرف می شوند.


کتابی که می گویید بارها و بارها اهل کتاب را قبول داریم ,ما عیسی مسیح را قبول داریم . اما چه نوع عیسی مسیح را قبول دارند ! در ایه بالا در قران می ببینیم که تناقض در این ایه و ادعای قران وجود دارد ,  که اولا یهودیان بر این بارو نیستند که عُزَير پسر خداست . ! ما در هیچ کجای عهد عتیق نمی توانیم ببینیم که گفته شده عُزَير پسر خداست ! . و دوما اینکه این ایه در قران یک ایه دیگر در قران را نقض می کنند ! در قران مستقیم می گویید که مسیحیانی که می گویند مسیح پسر خداست ,خدا انها را بکشد و هلاک کنند !! . اما مسیحیان بر این باور هستند که عیسی مسیح فرزند خداست . در نهایت باید گفت که ایمان و پایه مسحیت این است که عیسی مسیح یگانه فرزند خدا است !


و همچنین در کتاب مقدس می خوانیم که :  اول یوحنا فصل 5 ایه 11 میخوانیم که :

 اما خدا چه شهادتی داده است؟ شهادت خدا اينست كه او به ما حيات جاويد عطا كرده، و اين حيات در فرزند او عيسی مسيح است. پس روشن است كه هر کس مسيح را دارد، به اين حيات نيز دسترسی دارد؛ اما هر كه مسيح را ندارد، از اين حيات بی‌بهره خواهد ماند.


ما 2 کتاب در اختیار داریم . در 2 این کتاب ها ادعا می کنند اخرین و بالاترین و کامل ترین پیغام خدا برای بشریت است ! یک کتاب می گویید که انجیل تنها راه رسیدن به نجات و زتدگی جاویدان و حیات ابدی ایمان اوردن به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده ! عیسی مسیح که خدای در جسم است . در برهی از زمان انسان شده بر روی زمین امد روی ثلیب رفت و کفاره گناه را پرداخت کرد . اما در حدود 600 سال بعد یک کتاب دیگر می ایید بنام قران و ادعا می کند که از طرف خدا امده است ! و می گویید حرفی که مسیحیان می زنند کفر است و کتاب مقدس تعریف و دستکاری شده !! و حرف مشرکین است  و هلاکت خدا بر شما باد . !! در واقع ان مسیحیت که قران معرفی و تایید می کنند ,باید گفت که کاملا متفاوت است با ان چیزی است که مسیحیان به ان باورو ایمان دارند .

یا ما مسیحیان که به عیسی مسیح ایمان داریم یا نجات و زندگی جاویدان و حیات ابدی داریم ! و یا اگر ادعای قران درست است         ( که البته که نیست ) . ما به عنوان مسیحی زیر لعنت خدا هستیم . !!


در قران در سوره مائده ایه 116 می خوانیم که : هنگامى را که خدا فرمود اى عیسى پسر مریم آیا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستید گفت منزهى تو مرا نزیبد که [در باره خویشتن] چیزى را که حق من نیست بگویم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى‏ دانستى آنچه در نفس من است تو مى‏ دانى و آنچه در ذات توست من نمى‏ دانم چرا که تو خود داناى رازهاى نهانى (. در این ایه در قران می توانیم این طور تفسیر کنیم که برای قران تثلیث یعنی ( پدر – مریم – عیسی مسیح ) . اما اگر این ایه را برای یک مسیحی بخوانیم ایا بر اساس و باور واقعی مسیحی خود این ایه را در قران می پذیرد!!؟

و در نهایت باید گفت که اصلا هیچ مسیحی بر باوری که در قران وجود دارد ایمان ندارند  . هیچ ایه را در کتاب مقدس نمی توانید شبیه این ایه در قران بیاورید . از این ایه می توانیم نتیجه بگیریم که باور مسلما نان کاملا اشتباه و نادرست است . ! 


در قران سوره عنکبوت ایه 46 می خوانیم که :  ( با اهل كتاب، جز به نيكوترين شيوه‌اى مجادله مكنيد. مگر با آنها كه ستم پيشه كردند. و بگوييد: به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر شما نازل شده است ايمان آورده‌ايم. و خداى ما و خداى شما يكى است و ما در برابر او گردن نهاده‌ايم.).


و همچنین در قران در سوره دیگر در در سوره بقره ایه 136 می خوانیم که : ( بگوييد ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسماعیل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عيسى داده شده و به آنچه به همه پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده ايمان آورده‏ ايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمى‏ گذاريم و در برابر او تسليم هستيم) .


در قران سوره آل عمران ایه 84 می خوانیم که : ( بگو: ما به خدای عالم و شریعت و کتابی که به خود ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و پیغمبران دیگر از جانب پروردگارشان داده شده (به همه ایمان آورده‌ایم) فرقی میان هیچ یک از پیغمبران نگذاریم و ما مطیع فرمان خداییم.). 


در قران سوره 28 ( سوره القصص ) ایه 9 می خوانیم که : ( همسر فرعون گفت [اين كودك] نور چشم من و تو خواهد بود او را مكشيد شايد براى ما سودمند باشد يا او را به فرزندى بگيريم ولى آنها خبر نداشتند 

در ایه بالا تناقضی دیگر می بینیم . چون وقتی عهد عتیق را مطالعه می کنیم در ( خروج فصل 2 ایه 5) می خوانیم که : )   در همين هنگام دختر فرعون برای آب تنی به كنار رودخانه آمد. دو كنيز او هم در اطراف رودخانه به گشت پرداختند. دختر فرعون ناگهان چشمش به سبد افتاد؛ پس يكی از كنيزان را فرستاد تا آن سبد را از آب بگيرد. 6هنگامی كه سرپوش سبد را برداشت چشمش به كودكی گريان افتاد و دلش به حال او سوخت و گفت: «اين بچه بايد متعلق به عبرانی‌ها باشد.» همان وقت خواهر كودک نزد دختر فرعون رفت و پرسيد: «آيا می‌خواهيد بروم و يكی از زنان شيرده عبرانی را بياورم تا به اين كودک شير دهد؟» دختر فرعون گفت: «برو!» آن دختر به خانه شتافت و مادرش را آورد. 9دختر فرعون به آن زن گفت: «اين كودک را به خانه‌ات ببر و او را شير بده و برای من بزرگش كن، و من برای اين كار به تو مزد می‌دهم.» پس آن زن، كودک خود را به خانه برد و به شير دادن و پرورش او پرداخت. 10و وقتی كودک بزرگتر شد، مادرش او را پيش دختر فرعون برد. دختر فرعون كودک را به فرزندی قبول كرد و او را موسی (يعنی «از آب گرفته شده») ناميد.



وقتی ایات بالا را مورد برسی قرار می دهیم ,می بینیم که با سوره توبه ایه 30 کاملا در تضاد یکدیگر هستند . 



در قران سوره 20 ( سوره طه ) ایه 85 می خوانیم که : (خدا فرمود: همانا ما قوم تو را پس از آمدن تو آزمایش کردیم و سامری آنان را گمراه کرد) .


اما وقتی که ما ازنظر تاریخ به این موضوع نگاه می کنیم ,  دوره موسی در حدود 1400 سال قبل از میلاد یعنی در حدود قرن 13 – 14 قبل از عیسی مسیح است . اما از نظر تاریخی سامری ها یک قوم و یا نژادی بودند که در زمان موسی اصلا وجود نداشتند . اما چه زمانی سامری ها وارد صحنه تاریخ شدند ؟ زمانی که قوم اسراییل به اسارت رفت . زمانی که امپراطور اشور حمله می کنند . بعد قوم اسراییل با غیر یهودیان مخلوط می شوند و سامری ها وارد صحنه تاریخ می شوند . تاریخ شروع سال 722 قبل از میلاد هست . یعنی 7 قرن قبل از اینکه سامری ها وجود داشته باشند قران می گویید که یک شخص سامری قوم اسراییل را گمراه کرد . 


در قران سوره 3 ( سوره ال عمران ) ایه 49 می خوانیم که : و او را به رسالت به سوی بنی اسرائیل فرستد که به آنان گوید: من از طرف خدا معجزی آورده‌ام، من از گل مجسمه مرغی ساخته و بر آن (نفس قدسی) بدمم تا به امر خدا مرغی گردد، و کور مادر زاد و مبتلای به پیسی را به امر خدا شفا دهم، و مردگان را به امر خدا زنده کنم.

در ایه بالا ما در کتاب مقدس نمی خوانیم که عیسی مسیح همچنین معجزه ای انجام داده باشد که از گل مجسمه مرغی ساخته و بر آن (نفس قدسی) بدمم تا به امر خدا مرغی گردد. این داستان در کتاب اپوکریفا و کتابهای تلمود یهودیان امده است .که داستانهای تخلیی و خیالی است و ارزش تاریخی ندارند . 


در قران سوره 4 ( نساء ) ایه 157 میخوانیم که

و گفته ايشان كه: «ما مسيح، عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم»، و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند، ليكن امر بر آنان مشتبه شد؛ و كسانى كه در باره او اختلاف كردند، قطعاً در مورد آن دچار شكّ شده‌اند و هيچ علمى بدان ندارند، جز آنكه از گمان پيروى مى‌كنند، و يقيناً او را نكشتند


در ایه بالا می بینیم که قران به طور کامل مرگ و رستاخیز مسیح را از مردگان انکار می کند ! در واقع قران صلیب مسیح را رد می کند .

قران و دنیای اسلام باور و ایمانی ندارند که عیسی مسیح مرد او را به صلیب کشیدن و او دوباره زنده شد. انها باور ندارند که عیسی مسیح کفاره گناه انسان را پرداخت کرده است . 

می توان گفت که یکی از ضیعف ترین ادعای قران در مورد صلیب عیسی مسیح  است  . به این خاطر که ما در مسحیت  و از نظر تاریخی یکی از بیشترین اسناد و مدارک را در مورد مرگ و رستاخیز عیسی مسیح از مردگان را در اختیار داریم .


در کل قران 2 سوره در مورد تثلیث مسحیان صحبت شده است که در هر 2 ایه قران بحث تثلیت مسحیان را به صورت کامل ان را رد می کنند !! و در هر 2 ایه تایید می کنند که از گفتن و ایمان به تثلیث باز ایستید . و کسانی که بر تثلیث دارند جز از مشرکین هستند . که باز می بینیم که وقتی به الاهیات مسیحی و به باور مسحیان نگاهی می اندازیم می بینیم که همه مسحیان به اموزه تثلیث ایمان کامل دارند


در قران در سوره 4 ( سوره النساء) ایه 171 می خوانیم که : ای اهل کتاب ، در دین خود اندازه نگه دارید ، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید در حق مسیح عیسی بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید ( اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید ) ، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است ، جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد ، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی ( همه موجودات ) کافی است.


و همچنین در قران سوره 5 ( سوره مائده) ایه 73 می خوانیم که : البته آنان که گفتند خدا یکی از سه (عنصر تشکیل دهنده خدا) است کافر گردیدند، و حال آنکه جز خدای یگانه خدایی نیست. و اگر از این گفتار (تثلیث) زبان نبندند البته آن کافران را عذابی دردناک خواهد رسید.


در قران سوره 6 ( سوره انعام ) ایه 101 می خوانیم که : اوست پدید آرنده آسمانها و زمین، چگونه وی را فرزندی تواند بود در حالی که او را جفتی نیست؟! و او همه چیز را آفریده و به همه چیز داناست.

در ایه بالا باز هم سوء تفاهم    در قران وجود دارد ,  اگر ما در مسحیت می گوییم که عیسی مسیح فرزند خداست ,پس خدا باید یک جفت هم داشته باشد !! در این ایه ما متوجه میشویم که به طور کلی اسلام و قران متوجه الاهیات مسیحی نشده است .ما در مسحیت نمی گوییم که خدا نیاز به یک همسر دارد که پسری داشته باشد !! و این باور بر خلاف باور مسحیان است .


در قران سوره 3 ( سوره مؤمنون) ایه 102 می خوانیم که : پس (در آن روز) هر که اعمالش سنگین و وزین است آنان رستگارانند 

اما در حالی که وقتی قران را بیشتر مطالعه میکنیم می بینیم که به گفته قران نمی توانیم فقط با ایمان و اعمال خوب خود رستگار و یا نجات را دریافت کنیم و علاوه بر انها باید حتما به اسلام هم ایمان بیاوریم . به گفته دیگر قران می گویید شما نمی توانید مثلا یک مسیحی و یا یک یهودی باشید و با انجام کار خوب نجات و رستکار شود .شما  باید به اسلام هم ایمان بیاورید . !! همان طور که در ایه زیر می توانیم ببینیم .


در قران سوره 3 ایه 85 (سوره آل عمران ایه 85) می خوانیم که : هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است


در قران سوره 5 ( سوره مائده) ایه 72 : به یقین کافر شدند کسانی که گفتند: خداوند همان مسیح فرزند مریم است


اما در کتاب مقدس پایه و اساس  ایمان مسیحی , ایمان به خداوند بودن عیسی مسیح است . او بر روی زمین امد و انسان شد و بر روی صلیب رفت کفاره گناه را پرداخت کرد تا تمام کسانی که به او ایمان بیاورند نجات و زندگی جاویدان و حیات ابدی را داشته باشند . 


در یوحنا فصل 1 ایه 1 میخوانیم که : در ازل، پيش از آنكه چيزی پديد آيد، «كلمه» وجود داشت و نزد خدا بود. او همواره زنده بوده، و خود او خداست. 3هر چه هست، بوسيلهٔ او آفريده شده و چيزی نيست كه آن را نيافريده باشد. 4زندگی جاويد در اوست و اين زندگی به تمام مردم نور می‌بخشد.


در کتاب مقدس در کولسیان فصل 1 ایه 15 میخوانیم که : مسيح چهرهٔ ديدنی خدای ناديده است. او فرزند خداست و بر تمام موجودات برتری دارد. 16در واقع، تمام هستی بوسيلهٔ عيسی مسيح بوجود آمد،


در قران سوره 5 ( سوره  مائده  ) ایه 75 می خوانیم که : مسیح فرزند مریم جز فرستاده ای نیست که پیش از وی نیز فرستادگانی گذشته اند و مادر او زنی بسیار راستگو و درست کردار بود ، هر دو طعام می خوردند ( تولد ، رسالت و خوردن ، هر سه در انجیل است ، بنا بر این خدا نبودند ) .


در کتاب مقدس در فیلپیان فصل 2 ایه 6 میخوانیم که : او با اينكه ماهيت خدايی داشت، اما نخواست از اختيار و حق خدايی خود استفاده كند؛ 7بلكه قدرت و جلال خود را كنار گذاشت و به شكل يک بنده درآمد، و شبيه انسانها شد؛ 8و حتی بيش از اين نيز خود را فروتن ساخت، تا جايی كه حاضر شد مانند يک تبهكار، بر روی صليب اعدام شود.


نباید فراموش کنیم که اسلام حرفها و صحبتهای زیبا در مورد عیسی مسیح می کنند ! در حدود 15 سوره و 26 ایه در مورد عیسی مسیح قران صحبت کرده است .  اما در طرف دیگر ایمان و اساس و پایه اعتقاد و ایمان مسیحی را زیر سوال می برد . در واقع باید گفت که اسلام الوهیت عیسی مسیح – صلیب عیسی مسیح – مرگ و قیام عیسی مسیح از مردگان را به طور کامل انکار می کند . 


در قران سوره 19 ( سوره مریم ) ایه 30 : ان طفل ( عیسی ) گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است.


در ایه بالا قران عیسی مسیح را یک مخلوق معرفی می کند و نه خداوند . نکته دیگری که باید به ان اشتره کنیم این است که قران می گویید که خدا به من کتاب داد !! در صورتی که می دانیم عیسی مسیح هیج کتاب را نیاورد بلکه این رسولان بودن ,یعنی یاران عیسی مسیح بودن که با الهام از خدا ,27 کتاب عهد جدید و یا انجیل را به نگارش دراوردند . 


در قران سوره 4 ( سوره نساء ) ایه 171 : ای اهل کتاب، در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید؛ در حق مسیح عیسی بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است؛ پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید)، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است، جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی (همه موجودات) کافی است

در قران در ایه بالا می خوانیم که به صورت کامل اموزه تثلیث  مسحیان را رد می کند . در صورتی که می بینیم بحث تثلیت پایه و اساس ایمان ما مسحیان است . 

در کتاب مقدس انجیل متی فصل 28 ایه 18می خوانیم که : آنگاه عيسی جلو آمد و به ايشان فرمود: «تمام اختيارات آسمان و زمين به من داده شده است. 19پس برويد و تمام قومها را شاگرد من سازيد و ايشان را به اسم پدر و پسر و روح‌القدس غسل تعميد دهيد؛ و به ايشان تعليم دهيد كه تمام دستوراتی را كه به شما داده‌ام، اطاعت كنند. مطمئن باشيد هر جا كه برويد، حتی دورترين نقطه دنيا باشد، من هميشه همراه شما هستم.!.


در قران سوره 61 ( سوره صف) ایه 6 می خوانیم که : و هنگامی که عیسی مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق می‌کنم و نیز (شما را) مژده می‌دهم که بعد از من رسول بزرگواری که نامش (در انجیل من) احمد است بیاید. چون آن رسول ما با آیات و معجزات به سوی خلق آمد گفتند: این سحری آشکار است

در ایه بالا در هیچ کجای کتاب مقدس نمی خوانیم که عیسی مسیح در مورد پیامبر و یا پیغمبری بعد از خودش صحبت کرده باشد . در انجیل یوحنا در فصل 14 و همچنین در فصل16,. عیسی مسیح در مورد امدن روح القدس صحبت می کند که قران برداشت کامل اشتباهی از این مطلب می کنند .


در کتاب مقدس در یوحنا فصل 14 ایه 15 : اگر مرا دوست داريد، آنچه می‌گويم اطاعت كنيد. 16و من از پدرم درخواست خواهم كرد تا پشتيبان و تسلی‌بخش ديگری به شما عطا نمايد كه هميشه با شما بماند. 17اين پشتيبان و تسلی‌بخش همان روح‌القدس است كه شما را با تمام حقايق آشنا خواهد كرد.

در کتاب مقدس یوحنا فصل 16 ایه 7 : رفتن من به نفع شماست، چون اگر نروم، آن روح تسلی‌بخش نزد شما نخواهد آمد. ولی اگر بروم او خواهد آمد، زيرا خودم او را نزد شما خواهم فرستاد. 8‏-11وقتی او بيايد دنيا را متوجهٔ اين سه نكته خواهد كرد: نخست آنكه مردم همه گناهكار و محكومند، چون به من ايمان ندارند. دوم آنكه پدر خوب و مهربان من خدا، حاضر است مردم را ببخشد، چون من به نزد او می‌روم و ديگر مرا نخواهيد ديد و برای ايشان شفاعت می‌كنم. سوم آنكه نجات برای همه مهيا شده، نجات از غضب و كيفر خدا، چون فرمانروای اين دنيا يعنی شيطان محكوم شده است.


در قران سوره 43 ( سوره زخرف) ایه 81 می خوانیم که : بگو: اگر خدا را فرزندی بود اوّل من او را می‌پرستیدم.


در ایه بالا حضرت محمد اینطور برداشت کرده است که عیسی مسیح فرزند و مخلوق خداست . او اینطور برداشت کرده است که خدا گویا ازدواج کرده است و صاحب فرزند شده است . که در واقع این ادعا و طرز فکر بر خلاف ایمان مسحیان است . در واقع باید گفت که سوء تفاهم که برای قران پیش امده است این است که  خدا یک رابطه جسمانی و یا فیزیکی داشته است !!! که همانطور که گفته شد بر خلاف باور و ایمان مسحیان است 



Share by: