چرا مسیحیت :

نباید فراموش کنیم که ما باید همیشه یک الگو باشیم برای دیگران . مردم به ما نگاه می کنند وقتی ما را به عنوان یک مسیحی می بینند و می خواهند ببینند که یک شخص مسیحی و یا مسحیت چه کسی و یا چه چیزی هست !! و چون می بینند می خواهند در مورد مسیح چیزهای بشنوند ! و ما باید همیشه دعا کنیم و بگوییم که خداوندا به من کمک کن تا ان کسی باشم که تو از من انتظار داری تا وقتی دیگران من را می بینند به سمت تو جذب شوند و ما همیشه باید هدفمان این باشد تا مردم را بسوی مسیح جذب کنیم . روح القدس که در ما ساکن هست به ما کمک می کند که ان شخصی باشیم که مسیح می خواهد تا مردم وقتی ما را می بینند او را ببینند .!!

روزی از شخصی پرسیدن که چرا مسیحی شدی ؟ ان شخص جواب داد ,من در راهی قدم می زدم اما راه خود را گم کرده بودم ,به هر طرف که انگاه می کردم راه خود را پیدا نمی کردم ,   جاده من به یک دو راهی رسید . به سمت چپ نگاه کردم ,دیدم مردی انجا افتاد و مرده است . به سمت راست نگاه کردم دیدم ,دیدم مردی ایستاده است . جلو رفتم گفتم !ایا می دانی راه درست کجاست ؟ ان مرد به من نگاه کرد گفت ! اگر می خواهی به مقصد برسی راه من را در پیش بگیر و مطمئن باش به مقصد میرسی  زیرا ,راه منم – راستی منم – زندگی منم – هیچ کس نمی تواند به خدا برسد مگر بواسطه من !! نام ان شخص عیسی مسیح بود . ایه که خوانده شد 

در یوحنا فصل 14 ایه 6 امده است . عیسی مسیح میگویید راه منم !!( او راهی هست که با بواسطه ان وارد ملکوت خدا میشود !! او راهی هست که ما بواسطه ان مقبول خدا قرار میگیریم و پیش خدای پدر میرویم . ) او میگویید راستی هست ( او تمام راستیها را در مورد خودش و خدای پدر به ما میگویید .) او میگویید من زندگی هستم ( او نجات و زندگی جاودان و حیات ابدی را برای ما و به واسطه ایمان به او فراهم میکند  . 

اما عیسی مسیح میگویید که هیچ کس نمی تواند به خدا برسد مگر بواسطه من !! وقتی که ما به این جمله دقت مبکنیم نا خدا گاه سوالی در ذهن ما بوجود می اید که ایا تنها یک راه هست برای رسیدن به خدا ؟ بله و او نامش عیسی ناصری داست . 

او نه فقط راه – راستی – و حیات است !! بلکه او راه من – راستی من و حیات من هم هست !!

مسحیان باور دارند تنها یک راه هست برای رسیدن به خدا و ان عیسی مسیح هست !! اما غیر مسحیان میگوییند که این باور و حرف مسحیان غیر قابل قبل و بسیار  گوستاخانه هست !! اما من میگوییم حتی اگر گوستاخانه باشید نه من بلکه کلام این را به من و شما می گوید اگر هم گستاخانه باشد  عین حقیقت هست چون خدا خودش در کلامش و کارش و بواسطه فیض و محبتش و بواسطه ایمان به عیسی مسیح نجات و زندگی جاویدان را برای ما فراهم کرد !! . همانطور که در افسسیان می خوانیم فصل 2 ایه 8 میخوانیم که : بنابراین در اثر بخشش رايگان و مهربانی خدا و توسط ايمانتان به مسيح است كه نجات يافته‌ايد؛ و اين كار شما نيست، بلكه هديهٔ خداست. 9نجات نتيجهٔ اعمال خوب ما نيست، از این رو هيچكس نمی‌تواند به خود ببالد. 10اين خداست كه ما را از نو آفريده و اين زندگی جديد را از فيض وجود عيسی مسيح به ما داده است؛ 

در اعمال رسولان فصل 4 ایه 12 : در هیچ‌کس جز او نجات نیست، زیرا زیر آسمان نامی دیگر به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم.»

در دوم تیموتائوس فصل 3 ایه 15 میخوانیم که : اين كتاب به تو حكمت بخشيده تا بدانی كه دست يافتن به نجات، از راه ايمان به عيسی مسيح امكان‌پذير است.

دوم اینکه کتاب مقدس به سوالی جواب می دهد که تمام ابدیت و زندگی روحانی تحت شعائ قرار می دهد  و ان اطمینان به نجات و دوری از داوری خداست!!

مثلا در قران ایا اطمینان از نجات و رستگاری وجود دارد ؟ در سوره 23 ( مومنون ) ایه 102 : در قران امده است . اگر کار خوب از کار بد بیشتر باشد وارد بهشت خواهیم شد . اما اگر ما در پیشگاه خدا حاضر شدیم و او گفت 100 تا کار خوب کردی 105 کار بد !! در اینجا چه اتفاقی برای ما می افتد ؟ جواب روشن است ما نمی توانیم وارد بهشت بشویم .!!اما فقط در یک صورت ما در دنیای اسلام بدون داوری می توانیم وارد بهشت شویم که در قران هم امده و ان جهاد در راه خدا و گشتن کافران هست . !!!!

از طرف دیگردر کتاب مقدس می خوانیم که  با ریختن خون حیوانی به عنوان کفاره کردن هم گناه ما پاک نمیشود در عبرانیان فصل 10 ایه 4 میخوانیم که : زیرا محال است کخ خون گاو و بز واقعا لکه گناه را پاک کند .

در اسلام انسان هست که بدنبال خدای خود می گردد . اما در مسحیت خدا عاشق است و ما انسانها فراری ! در واقع تصویر مسحیت 180% با تمام ادیانهای دیگر متفاوت است!!!

اگر دقت کنیم تمام ادیانها به ما می گویند که ما راه رستگاری را می دانیم و شما را هدایت می کنیم به سوی راستی و حقیقت و رستگاری !! اما ما در کلام      می خوانیم که عیسی مسیح همیشه می گوید که من راه هستم ,به طرف من بیایید و به من ایمان بیاورید!! به طور کل می توانیم بگوییم که هر چیزی که ادیان های دیگر می گویید 180 درجه در مسحیت متفاوت هست !! مثل در ادیانهای دیگر خدا را به ما معرفی می کنند !! و این انسانها هستند که به دنبال خدا هستند !!اما در مسحیت این خدا هست که تمام محدودیتهای انسانی را به خود گرفت ! انسان شود ! در عیسی مسیح خودش را به ما معرفی کرد تا ما بتوانیم او را بشناسیم و ما تا به ابد با او در رابطه باشیم . و در نهایت خودش را برای پرداخت گناه من و شما روی صلیب میخ کوب کرد . !! سوال اینجاست در کدام دین و ادیان با شاهد همچین موضوعی و اتفاقی هستیم !!

از طرف دیگر تمام پیامبران امدن و مردن و رفتن و کسی هم از مردگان بر نخاست غبر همه انها هست برای زیارت !! اما مسیح مرد و زنده شد  !! او مرد و بعد از 3 روز از مردگان برخواست و در نهایت در دست راست خدا قرار گرفت . در رومیان فصل 4 ایه 25 : عيسی مسيح به خاطر گناهان ما تسليم مرگ گرديد و دوباره زنده شد تا ما در پيشگاه خدا «بی‌گناه» به حساب آييم.

ایا مبدانستید که در ان زمان در کلیسای اولیه مسحیان اولیه را مسیحی و یا شاگرد مسیح صدا       نمی کردند ؟ انها را مردمان راه خصاب می کردند !! در واقع کلیسا را راه خصاب می کردند !! چون ان پیامی منحر به فرد بود!! چون انها راهی به خدا از طریق نجات دهندشان داشتند و ان را اعلام می کردند . 

در یوحنا فصل 17 ایه 3 می خوانیم که :  زندگی جاويد از اين راه به دست می‌آيد كه تو را كه خدای واقعی و بی‌نظير هستی و عيسی مسيح را كه به اين جهان فرستاده‌ای، بشناسند.

در رومیان فصل 10 ایه 9 می خوانیم که : اگر انسان با زبان خود نزد ديگران اقرار كند كه عيسی مسيح خداوند اوست و در قلب خود نيز ايمان داشته باشد كه خدا او را پس از مرگ زنده كرد، نجات خواهد يافت. 

در انجیل یوحنا فصل 6 ایه 40 میخوانیم که : (خواست خدا اين است كه هر کس فرزند او را ديد و به او ايمان آورد، از همان وقت زندگی جاويد بيابد. من در روز قيامت چنين كسان را زنده خواهم كرد ) . 

در یوحنا فصل 6 ایه 47 می خوانیم که : اين حقيقت بزرگی است كه به شما می‌گويم كه هر كه به من ايمان آورد، از همان لحظه، زندگی جاويد دارد. 

در یوحنا فصل 15 ایه 22 : اگر من به دنيا نمی‌آمدم و با مردم سخن نمی‌گفتم، تقصيری نمی‌داشتند. ولی حال كه آمده‌ام، ديگر برای گناهانشان عذر و بهانه‌ای ندارند. 

در رومیان فصل 1 ایه 17 : اين پيغام اينست كه خدا فقط در يک صورت از سر تقصيرات ما می‌گذرد و به ما شايستگی آن را می‌دهد كه به حضور او برويم؛ و آن وقتی است كه به عيسی مسيح ايمان آوريم. 

در یوحنا فصل 11 ایه 25 می خوانیم که عیسی مسیح می گوید : آن كسی كه مردگان را زنده می‌كند و به ايشان زندگی می‌بخشد، من هستم. هر كه به من ايمان داشته باشد، اگر حتی مانند ديگران بميرد، بار ديگر زنده خواهد شد. 26و چون به من ايمان دارد، زندگی جاويد يافته، هرگز هلاک نخواهد شد. 

و همچنین در اول یوحنا فصل 2 ایه 2 : او كسی است كه تاوان گناهان ما را داده تا خدا ما را هلاک نسازد؛ او با اين كار، رابطه‌ای دوستانه ميان خدا و ما بوجود آورده است. او نه فقط برای گناهان ما، بلكه برای گناهان تمام مردم جهان فدا شد.

در دوم تیموتائوس فصل 1 ایه 1 میخوانیم که : 1از طرف من، پولس، كه طبق درخواست خدا فرستادهٔ عيسی مسيح هستم، و مأموريت يافته‌ام كه اين وعدهٔ خدا را در همه جا اعلام كنم كه هر كه به مسيح ايمان آورد، زندگی جاويد خواهد يافت؛

اما یک سوال مهم مطرح میشود که چه چیزی در ذهن و یا دل ما کلید می خورد که این نیاز را پیدا       می کنیم که مسیحی بشویم ؟ 1.بپذیریم که من شخص گناهکاهی هستم و نمی توانم خودم نجات را بدست اورم بواسطه کارهای خوب خودمان  . در کتاب مقدس در رومیان فصل 3 ایه 10 و رومیان فصل 3 ایه 23 خدا در کلامش این موضوع را بیان میکند که همه گناه کردن !!

 2. ضرورت نجات و داشتن اطمینان از نجات و زندگی جاودان !! یادمان نرود که اطمینان از نجات یکی از مهمترین سوالات در زندگی ما است . و تمام ابدیت ما در گروه جواب و اطمینان به این سوال است که مسحیت پاسخ شفافی را به ما می دهد . خدا در کتاب مقدس می خواهد که ما از نجات خود اطمینان داشته باشیم . 

از طرف دیگر ما میتوانیم به برتریهای مسیحیت با دیگر ادیان هم اشاره کنیم!! 5برتری مسحیت !! 1 . اطمینان از نجات و داشتن زندگی جاویدان 2 . داشتن تولد تازه 3 . داشتن روح القدش 4 . مقام فرزند خواندگی 5 . بخشش گناه 6. پیش گویی که در باره عیسی مسیح شده که در حدود 300 پیشگویی در عهد عتیق هست در باره هیچ پیامبری در طول تاریخ نشده است . 

من چرا مسیحی شدم ؟ چون با مطالعه کتاب مقدس متوجه شدم  تنها راه نجات و زندگی جاودانی ایمان به عیسی مسیح است و بوسیله کارهای خودم نمی توانم وارد ملکوت خدا بشوم .و وقتی که در پیشگاه خدا بیستم به خدا میگویم وقتی کلامت را مطالعه کردم به یگانه فرزندت ایمان اوردن – به قلب ایمان اوردم و به زبان اعتراف کردم و او را به عنوان ناجی و نجات دهنده خودم پذیرفتم او بود که خودش را به خاطر من و به خاطر گناهانم روی صلیب میخ کوب کرد و همانطور که در کلامت نوشته بودی در یوحنا فصل 3 ایه 16 : تو به قدری مردم جهان را دوست دارشی كه يگانه فرزند خود را فرستادی، تا هر كه به او ايمان آورد، هلاک نشود بلكه زندگی جاويد بيابد. 17تو فرزند خود را نفرستادی که بر  ما حکومت كند بلكه به‌وسیلهٔ او نجات یابیم .

گاه از ما سؤال می‌شود که چرا به مسیح ایمان آوردیم و به اصطلاح چرا مسیحی شدیم‌. اگر از شما سؤال کنیم که "شما" چرا به مسیح آوردید، چه جواب می‌دهید؟

اغلبِ مسیحیانی که با این سؤال مواجه می‌شوند، پاسخ‌هایی مانند این می‌دهند‌: "من به مسیح ایمان آوردم‌، چون او به من شادی داد؛ به من امید داد؛ به من آرامش داد؛ مرا از افسردگی نجات داد؛ فلان بیماری را داشتم‌، مرا شفا داد؛ زندگی برایم پوچ و بی‌معنی بود، او به زندگی من هدف بخشید؛ در فلان گناهان بودم‌، مرا آزاد کرد؛ در فلان نوع مشکلات شخصی یا خانوادگی یا مالی بودم‌، به دادم رسید؛ بدنبال حقیقت بودم‌، او را یافتم‌." جواب‌ها اغلب حول و حوش این مسائل می‌چرخد.

تمام این جواب‌ها که بیانگر علت ایمان آوردن ما به مسیح است‌، و سایر جواب‌های مشابه‌، بسیار درست و بجا و اصیل است‌. اما به نظر من  طبق تعالیم عهدجدید، همۀ اینها فقط می‌توانند "علت اولیۀ‌" ایمان ما به مسیح باشند. من نمی توانم با شنیدن این تجروبیات ایمان و باور و حتی دین خود را به راحتی تغییر دهم .ما انسانها زندگی خودمان را بر اساس این  ایمان و باور خود بنا می کنیم و نمی توانیم ان را مثل یک تیشرت تغییر بدهیم . !!!

فراموش نکنیم که من فقط در یک جا به دنبال جواب میگردیم و ان فقط کلام خداست  این نظر خدا در کلامش هست و نه نظر من !!! .و مهم این است !! 

اما اگر عهدجدید را مطالعه کنیم‌، خواهیم دید که بدون هیچگونه تعارف‌، برای دعوت انسان  را دعوت می کند که یه   مسیح ایمان بیاورد‌، و دلیل روشن بیان می‌دارد و آن نیز رهایی از خشم و غضب خدا و "عذاب جاودانی‌" و پناه آوردن به "حیات جاودانی‌" است‌. این نکته‌ای است که متأسفانه امروزه کمتر به آن اشاره می‌شود، اما اساس تعلیم عهدجدید را تشکیل می‌دهد.

در عهدجدید هیچگاه تعلیم داده نشده که انسان باید به مسیح ایمان بیاورد تا فقط در این دنیا به آرامش و چیزهای دیگر دست یابد. هدف اصلی خدا، اعطای "حیات جاودانی‌" است که البته این حیات از همین جهان آغاز می‌شود (برای نمونه‌، به یوحنا ۳:‏۱۶ مراجعه کنید). هشدار دربارۀ داوری آینده و آمدن ملکوت آسمان‌، اساس پیام یحیای تعمیددهنده‌، خودِ خداوند ما عیسی مسیح‌، و رسولان او را تشکیل می‌داد (مراجعه کنید به متی ۳:‏۷-۱۰ و ۴:‏۱۷ و اعمال ۱۷:‏۳۰ و ۳۱).

امروز خیلی ها ادعا می کنند که مذهب آنها بهترین است و سعی می کنند ما را جذب آن مذهب نمایند. چرا باید عیسی مسیح را برتر از ادیان دیگر دانست؟ مگر راه همۀ آنها به بهشت ختم نمی شود؟ مگر، در نهایت، همه ادیان یکی نیستند؟ خیـــــــــر. واقعیت این است که همۀ مذاهب انسان را به بهشت نمی رسانند.

عیسی مسیح تنها شخصی است که با اقتدارالهی سخن گفت؛ چرا که او تنها شخصی بوده است که با قیام خود از مُردگان، بر مَرگ غلبه یافت. محمّد، علی مُردند و تا به امروز در قبرهای خود باقی مانده اند.  و بعد از مرگ هم غیام نکردند و در هیچ کجای قران هم اشاره ای نشوده است .اما عیسی مسیح، سه روز پس از مرگ  بر روی صلیب  با قدرت خویش از مردگان برخاست و با پای خود از قبر بیرون آمد. شخصی که بر مرگ غلبه کرد، شایستگی و استحقاق این را دارد که به او توجه شود. شخصی که بر مرگ غلبه کرد، شایستگی و استحقاق این را دارد که تعلیماتش شنیده و اجرا شود.

شواهد بسیار قاطعانه ای برای اثبات رستاخیز عیسی مسیح از مردگان وجود دارد. اول آنکه، بیش از پانصد نفر، مسیح دوباره زنده شده را به چشم خود دیدند. نمیتوان به آسانی این رقم را انکار کرد و یا نادیده گرفت. قبر خالی، شاهد دیگری برای اثبات رستاخیز مسیح است. برای تکذیب شایعۀ زنده شدن مسیح، دشمنان عیسی می توانستند جسد متعفّن او را به همه نشان دهند. ولی حقیقت امر این بود که قبر خالی بود و جسدی در آن نبود. ولی آیا این احتمال وجود نداشت که شاگردان عیسی جسد او را دزدیده باشند؟ تقریبا هیچ احتمالی! برای پیشگیری از وقوع چنین واقعه ای بود که گروهی مسلح از سربازان رومی به نگهبانی قبر مسیح مأمور شدند. و نباید از نظر دور داشت که نزدیکترین پیروان عیسی، به دلیل ترس، گریخته و خود را پنهان کرده بودند. کاملاً غیر ممکن است که تعدادی ماهیگیر ترسو اقدام به رویارویی با سربازان آموزش دیده و جنگجوی رومی نمایند. قیام مسیح واقعیتی ساده و غیر قابل انکار است.

همین عیسی ادعا نمود:  در متی 11 ایه 28 : ای تمام كسانی كه زير يوغ سنگين زحمت می‌كشيد، نزد من آييد و من به شما آرامش خواهم داد. 29‏-30يوغ مرا به دوش بكشيد و بگذاريد من شما را تعليم دهم، چون من مهربان و فروتن هستم، و به جانهای شما راحتی خواهم بخشيد. زيرا باری كه من بر دوش شما می‌گذارم، سبک است. و همچنین ما در کتاب مقدس می خوانیم که : 

و ما رسولان شاهد تمام اعمالی هستيم كه او در سرتاسر اسرائيل و در اورشليم انجام داد و در همان شهر بود كه او را بر صليب كشتند. 40‏-41ولی سه روز بعد، خدا او را زنده كرد و او را به شاهدانی كه از پيش انتخاب كرده بود، ظاهر فرمود. البته همهٔ مردم او را نديدند، بلكه فقط ما كه بعد از زنده شدنش، با او خورديم و نوشيديم، شاهد اين واقعهٔ عظيم بوديم. 42و خدا ما را فرستاد تا اين خبر خوش را به همه بدهيم و بگوييم كه خدا عيسی را تعيين نموده تا داور زندگان و مردگان باشد. 43تمام پيامبران نيز در كتاب آسمانی ما نوشته‌اند كه هر کس به او ايمان بياورد، گناهانش بخشيده خواهد شد.( اعمال رسولان فصل 10 ایه 39 ) . 

اگر شما به دنبال آمرزش هستید، عیسی مسیح "مذهب حقیقی" و صحیح ترین راه است (اعمال رسولان فصل 10 آیه 43). اگر در جستجوی یک رابطۀ عمیق و با مفهوم با خدا هستید، عیسی مسیح "مذهب حقیقی" و صحیح ترین راه است (یوحنا فصل 10 آیه 10). اگر جویای زندگی ابدی در بهشت هستید، عیسی مسیح "مذهب حقیقی" و صحیح ترین راه است (یوحنا فصل 3 آیه 16). اگر به عیسی مسیح به عنوان تنها نجات دهنده خود ایمان بیاورید، هرگز پشیمان نخواهید شد. اگر به او برای بخشیده شدن گناهانتان اعتماد کنید، هرگز نا امید نخواهید شد.

او تنها راه نجات و زندگی جاویدان است , عیسی خداوند در کتاب مقدس می گویید : راه منم - راستی منم - زندگی منم هیچ کس نمی تواند به خدا برسد مگر به واسطه من . (یوحنا 14 - 6)